یامحمد(ص)، دردی درون قلبم هست تسکینش ده
خورشید در آن ظلمت کده دهر از بالای همه بت های پوشالی نمایان گشت؛ آن روز، روز عجیبی بود، شیطان دیگر یارای مقاومت نداشت چون خورشید نمایان شده بود، آن روز طاق کسری ها شکست؛ شعله های آتش دژخیمان توان شعله ور شدن نداشت؛ بله آن روز« رسول رب العالمین» جهان را جانی دگر داد. زندگی دوباره از سر گرفت هر انسانی دوباره متولد شد.
واما امروز چند قرن می گذرد وکجایند تا آن نور را با چشمان سر ببینند چرا که یارای آن ندارند با چشم دل ببینند که محمد(ص) « اسوه حسنه» است ودر اقصی نقاط جهان فوج فوج بسان آیه« اذا جاء نصرالله والفتح ورایت الذین فی دین الله افواجا..» همه جهانیان فوج فوج به دین اسلام گرایش می یابند.
وامروز دیگر امانی برای طاغوتین نمانده وتنها یک راه وآن« ورود در کشتی نجات اهل بیت»…
یا محمد(ص): دردی درون قلبم هست، تسکینش ده که یارای مقاومت در برابر حرمت شکنی به خاندان نبوت ندارم. یا محمد(ص) از خداوند خواستار شرح صدرم. دعایمان کن تا در این را « اللهم اجعل محیای محیا محمد وآل محمد ومماتی ممات محمد وآل محمد» روزیمان باشد.