تا... سقف آسمان
آسمان اول
عاشورا، دريچه اي به انتظاراست
مهدي(عجل الله فرجه)، ادامه حسين عليه السلام است و انتظار ادامه ي عاشورا.
مهدي عليه السلام، فرزند حسين عليه السلام است و فرهنگ انتظار برآمده از فرهنگ عاشورا وانتظار حسين ديگري را كشيدن. اين دو پيوندي ديرين و مستحكم با يكديگر دارند.
يكي، پشتوانه ي فرهنگي و زمينه ساز براي ديگري است. يكي، رمز حيات شيعه است و ديگري رمز بقاي آن.
يكي، رمز قيام و به پا خاستن شيعه است و ديگري عامل حفظ واستمرار آن.
مهدي (عليه السلام) وارث عاشورا است، همچنان كه حسين (عليه السلام) وارث پيامبران است.
عاشورا، دريچه اي به انتظار است و انتظار، تجلي آرزوها و آمال كربلا.
فرهنگ عاشورا، دستمايه ي اساسي و مايه ي شكوفايي و بالندگي منتظران مهدي عليه السلام در عصر انتظار است.
پيوند عاشورا و انتظار و حسين و مهدي، پيوند والد و مولد و نورٌ علي نور است.
انتظار، كربلايي ديگر است به وسعت همه ي جهان و مصاف حق و باطل است در زماني ديگر، با اين تفاوت كه اين بار، حق پيروز است و چهره ي باطل، براي هميشه دفن مي شود.
انتظار همان كربلا است در وسعت همه ي زمين و در مقطع ديگري از تاريخ. در اين مقطع، فكرهاي رشيد از هر فرقه و ملتي، گلبانگ دعوت مهدوي را كه با ساخت و فطرت انسان ها همگون است لبيك مي گويند.
انتظار، ثمره ي كربلا است. بدون كربلا، انتظار بي معنا است. ياران مهدي، همه كربلايي اند و در فراز و فرود تاريخ، غربال شده و آبديده اند. مگر مي توان بي عاشورا، انتظاري ديگر داشت؟ انتظاري بي عاشورا، انتظار بي پشتوانه است!
عاشورا، انتظار برآورده نشده شيعه است و انتظار،عاشوراي برآورده شده ي شيعه.
حركتي جهاني و به وسعت آمال همه انسان هاي تاريخ، پشتوانه و عقبه اي مي خواهد به استحكام كربلا كه هرگز به سردي و خاموشي نگرايد!
انتظار، ادامه ي عاشورا، غدير و بعثت است و ظهور، روز فرج و مخرج حسين (عليه السلام) و ثمره ي خون او كه درشريان تاريخ به جوش آمده است.
انتظار بشارتي است به حق، بر همه ي دردها و آلام شيعه در كربلا و تاريخ.